- سقـوط به بالا -

_ همراه شو ! با هم سقوط میکنیم از لبه ی "بودن" به قعر آسمـان "هفتم" _

- سقـوط به بالا -

_ همراه شو ! با هم سقوط میکنیم از لبه ی "بودن" به قعر آسمـان "هفتم" _

- سقـوط به بالا -

من لابلای تمام این سطرها ریخته ام ....
چندسال در بلاگفا نوشتم باقی اش را اینجا از سر می گیرم.(دختِ جوزای سابق)

پیوندهای روزانه

علی گونه ات را بیشتر دوست دارم.

سه شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۹ ب.ظ

من تو را وقتی مشکی پوش علی شوی بیشتر دوست دارم.. مثلا از صبح نوزدهم تا بیست و سوم دوبار لباس مشکی ات را بشویم و اتو کنم و لابه لایشان قربان صدقه ات بروم و واژه هایم جا بمانند لای استینت و روی قسمت چپ پیراهنت،که تا برگردی خانه، از تو مراقبت کنند .. 


من تو را نوزدهم تا بیست و سوم ک مشکی میپوشی ویک صبح در میان چشم هایت و نگاهت قرمزتر است بیشتر دوست دارم....


نظرات  (۱۲)

۰۸ تیر ۹۵ ، ۱۴:۳۸ رضوان ِ تُ
امام علی خیلی خوبه ... :"(
پاسخ:
آخ.


۰۹ تیر ۹۵ ، ۲۳:۴۳ دخت ایرانی
زیبـــــــــا بـــــــود .
پاسخ:
تشکرات :)

+ مرسی از حضورتون :*
۱۰ تیر ۹۵ ، ۰۳:۳۰ بانو فرشته
من تو این پست دختری رو دیدم با دامن گلدار در حال اتو کشیدن با انگشت های کشیده با وسواس لباس و مرتب میکنه..
و کمی اون طرف تر مردی در چهار چوب در وایساده ..
و چه نگاه های عاشقانه ای..
"اممیدوارم زندگی پیش رویت همین قدر لطیف اما شنگولانه تر در راه باشد"
.
.
.
دوس داشتم پستت و..
پاسخ:
وای فرشتهـــ ... دلمُ بردی کِ با تصورت ...دقیقا همینه ها...
عزیزممممم : ) :*
۱۱ تیر ۹۵ ، ۱۳:۵۵ صَـبـورـانهـ ..
مثلاً احیاء گرفتنِ دوـنفره ـمان را

آن ـجا که با بندِ انگشتانَم ذکر می ـگویی
پاسخ:
وای .. چی گفتی دوستِ تازه واردم .............. خیلی ناب بود میشه براش ی پست نوشـت :)
مرسی از این حضور اولیه ی انقدر پر حس :*
چقد قربون صدقه ش رفتم ... میدونی ... من همیشه دهه اول محرم ... و شبای قدر چشمام عاشقانه تر برق میزنه ... مردایی که مشکی می پوشن برام یه چیزی شبیه یه لیوان آب پرتقال خیلی خنک تو یه روز وحشتناک مردادن...انگار دلم با دیدنشون یه آخیش میگه ... چقد دوست داشتنی ان ...
وای که چقد رویاهای من و تو شبیه به همه ...
پاسخ:
شقــــــــــــایق ؟ بگردمت که انقدر هم حسی همیشه با من اخه ؟ چرا انقدرر شبیه اخه ؟؟ اخ شقایق بریم رویاهامونو ی روز عملی کنیم..
میدونی محرم کجاش؟ اونجایی کِ شب عاشوراس همه داریم تند تند سینه میزنیم " مکن ای صبح طلـوع " ..... ، یهو صدای مردا می آد " حســـــــــیــــــن " دلت می ریزه یهو از صدای سینه زدنا ور حسین گفتناشون و بی صدا اشک ریختن آ ..

اخ شقایق َم :*
خیلی دنبالت گشتمااا ... آخرم توی کامنتای وبلاگ مریم پیدات کردم ...
دلتنگت بودم دختری :*
پاسخ:
الــــــــــــــــــــــــــنــــــــــا ... سلام جانِ دلم.. :)
وای چقدر خوش حال شدم از حضور ِ دوبارَت اینجا... مادر زمین. مرسی ک یافتی من رُ و من دوباره شما رو :*
چه بی اندازه قشنگ
پاسخ:
و چه بی اندازه ممنونم از شُما ... :)

چه عاشقونه قشنگی...
+برای لینک مطلبم مچکرم که خوشت اومد/
پاسخ:
من خیلی خشنود و خوش حال و خوشدل شدم از حضور ِ شما تو کلبه م. تشکرات جانا : )

+ مرسی که خوب نوشتی ...
واااای خدا ... بالاخره یکی رو پیدا کردم مثه منه ... حالا میفهمم دیوونه نیستم
یکی هس که مثه من وقتی مردا شروع میکنن سینه زدن قلبش سنگین تر میزنه ...
یکی که وقتی میگن حسین دستشو میگیره جلو دهنش که صدای هق هق هاش گوش فلک رو کر نکنه
میدونی ... من همیشه دلم میخواست مرد باشم ... فقط به خاطر سینه زنی های محرم ...
میدونی ... شب تاسوعا ... ای اهل حرم میر و علمدار نیامد ... غم انگیز ترین روضه عالمه و من دق میکنم رسما
میدونی ... هیئت ما یه میوندار داره ... شب تاسوعا یه سری صفت میگه و مردا همه یکصدا میگن ابوالفضل دلاور ... من انقد دستمو گاز میگیرم که جیغ نزنم از غم و اشک ... که خفه نشم از بغض ...
میدونی ... شاید هیچ کس رو نداشته باشم...هیچ کس...
ولی دو تا دردونه دارم که به همه عالم می ارزن ...
میدونی...خوشحالم تو هستی...که بتونم این حرفا رو بهت بگم...
میدونی ... یه نوحه داره حاج محمود کریمی میگه "دیوونه منم ، عاشقی که دل خونه منم...آقا تویی..اونی که پریشونه منم" ... گوش بده ... مال محرم امساله
پاسخ:
اخ شقایق دل م اخ بانو جان چقد درک میشی تو از طرف من اخه ... چقد درک میشی ... چقد میشه فهمیدت اخه اون دست ب دندان گرفتنها و اون اشکها اون نگاه ها با تمام وجود میفهممشون ... اخ چشم :) دیوونگی نیس شقایق مکتبی از جنونه ❤️
۰۳ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۰۹ محمد رنجبر
سلام... از وبلاگ بلاگفایی تون رسیدم به اینساتون و یه دایرکت نسبتا ضروری بهتون دادم... لطفا چکش کنین... Mohammadam_1404
گاهی وقتا چیزایی ک مهمن رو نمیشه از نو شروع کرد.. بس ک جون گرفتن و از بین نرفتنی ان دیگه..............
پاسخ:
آخ . آخ ..........
جانا سخن از زبان ما میگویی :)
وااااای شب قدددددر واااای امضای کربلایی شدن سال بعد.... :((((
یعنی زنده ام عرفانه؟؟ چقدر دیر شب قدر میاد!!! چقدر سخته این روزااا!!!!
پاسخ:
اخ چه شب قدر خاصی بود امسال زین اب ..... 
چ شب قدر عجیبی....
چشم بهم بزنیم باز رسیده :)
صبح میشه این شب، باز میشه این در ... صبر داشه باش... صبر داشته باش....... آخ!

+ مرسی برای تمام پیام های خصوصی قشنگ ـت که دل بری میکردن براممم .... :*

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
MeLoDiC