- سقـوط به بالا -

_ همراه شو ! با هم سقوط میکنیم از لبه ی "بودن" به قعر آسمـان "هفتم" _

- سقـوط به بالا -

_ همراه شو ! با هم سقوط میکنیم از لبه ی "بودن" به قعر آسمـان "هفتم" _

- سقـوط به بالا -

من لابلای تمام این سطرها ریخته ام ....
چندسال در بلاگفا نوشتم باقی اش را اینجا از سر می گیرم.(دختِ جوزای سابق)

پیوندهای روزانه

عکاسی ِ صوفیانه!

سه شنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۵۹ ب.ظ

توی دانشکده استاد پیری داریم که می گه عکس رو سه چیز می سازه : " دوربین ، عکاس و سوژه " می گه مردم ِ معمولی به سوژه و مفهوم عکس توجه می کنند اما عکاس از ظرافت های بصری که کار دوربین و فیلتر و تکنیک های چاپ و اینجور چیزهاست لذت می بره " نگار نمکدان روی میز را برداشت و کمی نمک پاشید کف ِ دستش " سومی چی بود ؟ " [عکاس] می گه اگه عکاس نباشه عکسی در کار نیست، اما منظورش از وابستگی عکس به عکاس دقیقاً این نیست " می گه منظورم اینه که هر عکس محصول روح و ذهن عکاسه و اگه عکاس دیگه ای قرار بود با همون دوربین از همون سوژه عکس بگیره حتما نتیجه چیز دیگه ای میشد می گه هر چند ظاهرا عکاس توی عکس غایبه اما اگه عکاس به معنای واقعی عکاس باشه، شخصیت و هویتش به شدت و قوت توی عکس حضور داره .. انگار همیشه تکه ای از روح عکاس گیر کرده توی عکس. در واقع اعتقاد داره که حضور ِ عکاس در عکس حتی از حضور سوژه هم بیش تره.چون این عکاس بوده که تونسته اون شکل از ترکیب بندی ،نور، زاویه ی دید و رنگ و بقیه ی جزئیات رو توی عکسش به وجود بیاره. کاری که به عقیده ی استاد ما از عکاس دیگه ای ساخته نیست... خودش میگه این یه نوع نگاه صوفیانه ست به عکاسی.. "


http://bayanbox.ir/view/1918913394179587246/0cd8947e01541da96b85b062085cd2f5.jpg


+ نگار کمی از قهوه اش نوشید و با لبخند پرسید " تو که صوفی نیستی.. هستی؟ "

- " اگه شما سوژه ش باشید، من از حلاج هم صوفی ترم "


[ استخوان خوک و دست های جذامی - مستـور ]


MeLoDiC