- سقـوط به بالا -

_ همراه شو ! با هم سقوط میکنیم از لبه ی "بودن" به قعر آسمـان "هفتم" _

- سقـوط به بالا -

_ همراه شو ! با هم سقوط میکنیم از لبه ی "بودن" به قعر آسمـان "هفتم" _

- سقـوط به بالا -

من لابلای تمام این سطرها ریخته ام ....
چندسال در بلاگفا نوشتم باقی اش را اینجا از سر می گیرم.(دختِ جوزای سابق)

پیوندهای روزانه

یونس ، تو نمی توانی ...

جمعه, ۴ دی ۱۳۹۴، ۰۵:۰۷ ب.ظ
یونس ، تو نمی توانی معنای خداوند را در کنار بقیه ی معناهای زندگی ات بچینی،وقتی خداوند در معصومیت کودکان مثل برف زمستانی میدرخشد تو کجایی یونس ؟ واقعا تو کجایی ؟ شاید خداوند در هیچ جای دیگر هستی مثل معصومیت کودکی ، خودش را اینگونه اشکار نکرده باشد. من گاهی از شدت وضوح خداوند در کودکان ، پر از هراس میشوم و دل ام شروع می کند به تپیدن. دل ام انقدر بلند بلند می تپد که بهت زده می دوم تا از لای انگشتان کودکان خداوند را برگیرم. کجایی یونس ؟ صدای مرا میشنوی؟

[ رویِ ماه خداوند را ببوس - مستـور ]

نظرات  (۵)

۰۶ دی ۹۴ ، ۱۳:۴۱ بانو فرشته
پس شاید برا همینه که با بچه ها انقدر به ادم خوش میگذره انقدر زیاد
میبرن ادم و به یه دنیای دیگه ...
پاسخ:
دقیقا چون خداهای کوچکن :)

اوه . هنوز روایت این کتاب ادامه داره؟ چ خوب کردی ..

دلم دوباره با خوندنش ریخ.. ایمان بیاوریم.

:*

پاسخ:
تموم شد روایتش اخرین پارتش بود..
:* ب دلت
مستور عزیز ...
مستور خیلی خیلی عزیز ...
پاسخ:
اخ ..... 
مستور مست کننده
۲۸ دی ۹۴ ، ۰۰:۳۱ کدخدا (م.م.ز)
سلام

قلمت پایدار
پاسخ:
سلام تشکر... :)
۰۲ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۲۹ فـآطمـ ه دختـرِ پـآییـز :)
این کتاب فوق العادس ...
پاسخ:
بله بسیــــار ....
ممنون از حضورتون :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
MeLoDiC