- سقـوط به بالا -

_ همراه شو ! با هم سقوط میکنیم از لبه ی "بودن" به قعر آسمـان "هفتم" _

- سقـوط به بالا -

_ همراه شو ! با هم سقوط میکنیم از لبه ی "بودن" به قعر آسمـان "هفتم" _

- سقـوط به بالا -

من لابلای تمام این سطرها ریخته ام ....
چندسال در بلاگفا نوشتم باقی اش را اینجا از سر می گیرم.(دختِ جوزای سابق)

پیوندهای روزانه

و قسم به خاطرات!

شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۳۶ ب.ظ

در ده جد پدری اطرافِ تهران، خانه ای هست که تمام خوش گذرانی های کودکانه ی تابستانه ی بابا.. کودکی های مامانبزرگ.. دامادی های پدربزرگ.. ازدواج خاله ی پدری.. مرگِ پدر و مادرشان.. بازیگوشی های عمو و پسر خاله شان.. همه و همه را در خود جمع کرده.. ایوانی دارد به وسعت چندین و چند سال خاطره. شاید به وسعت یک قرن!! _ درخت توت و گردویی دارد که هر سال بار بدهند.. اما از انهمه جمع در ان خانه فقط خاله پدری انجا ساکن باشد و هجوم خاطراتی که با تنها پسرش شریک بوده.. آخ که هر بار برق چشمان عمه را باید در ایوان خاطرات ببینی..بغض عمو را از نبود پدربزرگ و مادربزرگش..نبود ِ پدرش و تمام ان کودکیهای ناب باید ببینی.. اما حالا ، فکر کن برای ختم ،دوباره چندین روز انجا ساکن شوی. بروی .. بیایی.. و از غم خاله ی بی پناه پدرت به درختهای توت پناه ببری.. به برگ های گردو خدا را قسم بدهی.. به حجم اینهمه خاطره که اجر به اجرش اشک باشد قسم بدهی که خدا صبر را حواله ی دل خاله ی جوان از دست داده ات کند.. بروی بنشینی داخل ایوانِ قدیمی اش.. کنار ان اتاق کاهگلی پر خاطره و خدا را بخاطر بارانِ نصف شبی اش شکر کنی.. و خدا را به بوی زردالوهای حیاط قسم بدهی.. به خاطرات جا مانده لابلای اجرها.. به ییلاق های بچگی خودت.. به نرده هایی که ذره به ذره اش پر از صدای کودکی باباست، قسم بدهی که خدا تند تند موهای خاله را سفید نکند.. که خدا رحم کند به تنهایی های زین پس ـش با این خانه و هجــوم خاطرات و اشکهایی که جا مانده لابلای توری های سفید خانه .. خنده ها و عروسی ها و اشک هایی که جا مانده لابلای ذرات اجر به اجرش.. آخ که او را چه میشود بعد از این، با خانه ای به جا مانده از تاریخ ِ ذهنش و تنها پسری که دیگر نیست ... ؟ باز خدا را قسم میدهم به تمام خستگی های چشمان بابا و بی پناهی خاله که بشنود صدایش را لابلای صدای اجرها.. قسم میدهم به رودخانه ی خشک شده ی بچگی های عمو.. و تمام مظلومیت های سوز ِ صدای خاله که می خواند "به سان ِ اهوی گم کرده بره ..... "

آخ .

و قسم به دلهای شکسته که به تو پناه می اورند و جز تو پناهی نمی یابند ...

 


برچسـب ـهـا :,,,

نظرات  (۱)

قالب وبلاگت را دوست میدارم
پاسخ:
ممنون از حضور ِ شما .. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
MeLoDiC