- سقـوط به بالا -

_ همراه شو ! با هم سقوط میکنیم از لبه ی "بودن" به قعر آسمـان "هفتم" _

- سقـوط به بالا -

_ همراه شو ! با هم سقوط میکنیم از لبه ی "بودن" به قعر آسمـان "هفتم" _

- سقـوط به بالا -

من لابلای تمام این سطرها ریخته ام ....
چندسال در بلاگفا نوشتم باقی اش را اینجا از سر می گیرم.(دختِ جوزای سابق)

پیوندهای روزانه

اگر میتوانستم ذهن دیگران را بخوانم...

شنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۴۳ ب.ظ

هیچ چیز ِ دنیا دیگر جالب نبود... و هیجان انگیز حتی. از بُعد ِ خوب قضیه یعنی اینکه اگر بدانیم طرف چه فکری میکند میتوانیم قضاوت هایش را تغییر دهیم ، یا اینکه میتوانیم خوب ُ بد ِ اطرافیانمان را جدا کنیم که بگذریم ، میرسیم به بُعـدهای بدش.. یکی از بـُعد های بدش این است که سرت ، پر از فکر ِ دیگران است.. یا اینکه در واقع نباید با هیچکس باشی چون هر کس یک بعد سیاه در شخصیتش دارد.. اما بدترش این است که هیچ چیز برایت غیر قابل ِ پیش بینی ُ هیجان انگیز نیست.. مثلا اینکهتــواز در وارد شوی ، و من بدانم که پشت دستت چه دست گل قرمز خوشرنگی پنهان کرده ای.. یا اینکه بدانم بعد از بوسه ، چه جمله ای میخواهی به زبان بیاوری..یا حتی مسافرتِ غیرقابل پیش بینی ِ سورپرایزی شکلت را از قبل بدانم..مساوی است با اینکه هیچ وقت بی محابا در اغوشت نمیپرم.. و جیغ نمیزنم...دیگر بعد از اس ام اس های وقتُ بی وقتت درست زمانی که دارم به تو فکر میکنم و تو بی محابا سرو کله ات پیدا میشود ، لبخندِ کش دار نمیزنم.. آنوقت دیگرنه تو من را دوست خواهی داشت نه من تو را..این اصلا خوب نیست...اصلا...خب؟

+ بازنشر در زنگِ انشـا


برچسـب ـهـا :
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۱۸
عرفانه میم

از حس نوشت هایم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
MeLoDiC