دست خط 60
بی ـسیمهای دلمبلند فریادت میزنند ،
میدانم فایده ای ندارد ،
آخـر ، تو پشت سیم ـهـآ هم نمیشنوی چه رسد به .... !
احساسم نوشت:
+ گاهی در زندگی آدم ـهـایی را پیدا میکـُنی ،
کاری میکنند که باعث شود سرت را بالا بگیریُ
به خدا بگویی :
"این ـهـآ همان مهر بر گوش و قلب خورده" ی یاد شده در
کتابت نی ـستند ؟
+دوست ـت دارم
مثل لحظه ای که معلم ردیف مـآن میکرد جلوی تخته سیاه،
که درس بپـُرسد و به من که میرسید زنگ میخورد ..
چه لذتی .... / -
+ بعضی لحظه ـهـا چقدرخوبند و به یاد ماندنی،
مثل لحظه ای که حافظ را باز میکنی ،بی ان که قسمش داده باشی
تمام ِلحظه لحظه ات را بازگو میکند ..
لبخندی بر لب میشنانی ، و سریع کتاب را میبندی که نکند کسی
آن شعر را بخواند که اگر بخواند دیگررازی برایت باقی نمیماند ...
انگـآر رازی نمیگذارد که باقی بماند اینحضرت حافظ.. !
+ بیا امشب منسیندرلای تو شوم ُ
تو شاهزاده ی رویایی ِ من
امشب ساعت12، تمام خستگی هـآیم را جا میگذارم ُ
ب جایش تو را با خودم میبرم ! –
اصلا ساعت 12 که گذ شت ،زیباترمیشوم ،
چون تمام خستگی ـهـآیم را جا گذاشته ام !
اینطور نی ـست مگر ؟!
پس ابایی نی ـست بیا تابرویمُ بدویم تااخر
دنیـآ ! (:
+ میگفتم :بمان تا همیشه!
میگفت : نه دیگر نشد . دوستی ما "تـآ" نداره . بگوهمیشه! -
و من عاشق میشدم "تا" هـآیی را که با گفتنشان ، تو مجبور بودی
این جمله را تکرار کنی .. / -
[بی مخاطب]
+ به قول کاظم بهمنی عـ ـزیز :
به چـَـــشم فرش ِ زیر پا ، سقف که مبتلا شود
روز وصالشان کسی ، خانه خراب میشـود .. !
تو این بیتغرقمیشم وقتی میخونمش ..
میفهمی ـش ؟! اگه بفهمی تو هم غرق میشی (:
+آدم ـهـآ و زمین ـش رااوجی نی ـست دل به اسمان میسپارم ..
تا بهاوج برساندَم .. ! –
+عطر پیراهنت را میبویم
تا ساعت ها بعد رفتنت روی ِپیراهن خودم....
+ گاهی مانند کسی کهساعت ـهـآزیر آوار مانده
و کاری از دستش بر نمی آید حتی "این پهلو آن پهلو شدن" ،
مستاصلـم..
+چشمهایم پشت ـت اب میریزد .. ،
مژه ـهـآیمجارو میکند ،
لب ـهـآیمدعا میخواند ،
مگر میتوانی برنگردی ؟!
+ بهترم ... پـُرسکوتم . ولی بهترم !
همین .
دیالوگ نوشت:
- میدونی چیه ؟
+ چیه ؟
- اگه تمام دنیا تو روبخوان من میفهممـشون....... !
پـرتقـآل خونـ ـی
آهنگـــــــــ .ن:
تنهـا منم ، همه درد تنم ، یادگاری تو
چشم خیس و ترم ..
***
ی چیزی تو چشمای خیس تو بود ،
که خیلی نمیشد تماشاش کرد ،
تو رو میکشدم که یادم نری ،
من شاعروعشق،نقـــــــــآشکرد !
-برو / شهرام شکوهی-
* نگاه ـهـآی نوازشگرتونو تقدیـس ..:*