برای تمام کسانی که به شعر پناه میبرند!
پنجشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۶:۲۴ ب.ظ
تو برای تمامی ِ ما که در وقت ناراحتی، در وقت خوشحالی ،در وقت ترس، و در وقت دلهره به شعر پناه میبرند یکی از نمادهای نجات بودی.حداقل برای من که بودی. کلماتت دیوانه ام میکرد حس میکردم در حال پوست انداختنم یا مثل کرم ابریشم احساساتم در حال دریده شدنند که با کلماتت ارام میگرفتند. هر جا شعر نابی بود کما بیش اسم تو هم بین ـشان به چشم میخورد. کار با ترانه سرایی های خاص ات ندارم اما امان از شعرهایت. امان از کلماتت و مینیمال هایت... اصلا تو هیچ کلمه ای هم نگفته باشی همین که یک شب نشسته باشی(یا در حالت عرفان باشی!) و شعر مدار صفر درجه را سروده باشی و داده باشی صدایی مثل علیرضای قربانی خوانده باشد، برای یک عمر شاعرانگی بس است. وقتی شعری تو را به جایی غیر زمین میبرد یعنی شاعرش در شب سرودنش چه ها که نکشیده... من به شب سرودن مدار صفر درجه ات فکر میکنم.. و به شب سرودن شعر ایران ـت .. و به این فکر میکنم که اگر دیگر سروده های ناب ـت هم نبودند تو با همین دو سروده کلمات را تا ابد مدیون خودت کردی مرد! وقتی خبر مرگ ات را روی تختخوابم به عنوان اولین خبر در گوشی همراهم دیدم،( مثل بار قبل که سر حبیب برایم همین اتفاق افتاد)، شوک و بهت زده فقط مینوشتم مگر میشود؟ ولی شده بود... و تو رفته بودی، با تمام کلمات نابِ دیگرِ ذهنت که هنوز زاییده نشده اند...
من از تو و تمام شاعران ناب جهان برای تبدیل کردن جهان به جایی قابل زندگی،ممنونم..
روحت شاد، مرد خاطرات ناب :)
بی شک که ارام گرفتی کنار ِ خدای کلمات... برایت ارزوهای سبز دارم افشین یداللهی عزیز..
من از تو و تمام شاعران ناب جهان برای تبدیل کردن جهان به جایی قابل زندگی،ممنونم..
روحت شاد، مرد خاطرات ناب :)
بی شک که ارام گرفتی کنار ِ خدای کلمات... برایت ارزوهای سبز دارم افشین یداللهی عزیز..