- زوج ِ باستانی!
که
سال ها بعد در تیتر روزنامه ها بنویسند"یک زوج عاشق در خانه ای که قدمتش به یک قرن میرسد در زیر خروارها خاک پیدا شدند ، با تحقیقات بیشتر ِ باستان شناسان،متوجه شدیم که این خانه بر اثر زلزله فرو ریخته.. و این اسکلت های در اغوش ِ هم در این لحظه یافت شده.از علاقمندانِ گرامی میخواهیم که در روزهای یک شنبه ، سه شنبه برای بازدید مراجعه فرمایند و از دوربین فلش دار نیز استفاده نکنند.."
آن روزنامه می شود عاشقانه ترین روزنامه ی سال.برنده ی جایزه نوبل نیوزپرپر میشود حتی! بعد میایند مدام از اسکلت های عاشقمان عکس می اندازند و من و تو را جاودانه میکنند. و خانه ی آبی ِ حیاط دارمان را نیز ، هم ...
ما که باید بمیریم، چ بهتر که با هم.اینطور، هیجان انگیزتر هم هست.نیست؟ میدانی در این لحظه به چ چیزی فکر میکنم؟ به اینکه لحظه ی اخر چ دیالوگ هایی داشه بینمان رد و بدل میشده ..:)
و چ کسی میفهمد ما هم یک روز ، از ان دسته ادم ها بوده ایم که موزه گردی میکرده و از دوربین فلش دار استفاده نمی کرده ایم.. ؟
+ بازنشر در سایت جیم.