بستنی فروشی ذهنم..
پنجشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۲، ۰۹:۰۷ ق.ظ
مثلا من یک بستنی فروشی داشته باشم ، مختـص ّ کودکـان .. و پــُر ازاسکوپ های رنگی.. پر از طعم هایرنگی رنگی تر.. بعد هر روز یک کودک بیاید انگشت ِ چند سانتی َش را روی هر کدام از رنگ ها بگذارد ُ من برایش با همان کلاهقرمز و پیش بند قرمز رنگِ شکیلـَم ظرفش را پر از اسکوپ های رنگی کنم .. دست آخرشکلات ِ اب شده بریزم رویش و همراه با یکابنبات بزرگ رنگی رنگی ـترتحویلش دهم .. و برای دختر بچه ها یک عدد پاپیون وبرای پسر بچه ها هم یک توپ رنگی کنار گذاشته باشم .. بنشینند روبروینگاهم.. هی بخورند و لبخند بزنند :) .. و چه حس قشنگی ـست ..حس دیدن لبخند کودکـان. .
برچسـب ـهـا :,,,
حتمـاً باید کار جالبی باشد .. بستنی فروشی که مخصوص کودکان است و توسط بانویی گردانده میشود ..
با همـان کلاه قرمز و پیش بند ِ گوجه ای اش:) ..
×بستنیهمیشه ، جزوفیوریت هامبوده (:
از بچگی تا الـان ..
× برگشتم .. از سفر .. سفری چند روزه به سرزمین دریا.. :)
برچسـب ـهـا :,,,